English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
c.o.d U نیاز شیمیایی به اکسیژن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
b.o.d U نیاز زیست شیمیایی به اکسیژن
biochemical oxygen demand U نیاز زیست شیمیایی به اکسیژن
biological oxygen demand U نیاز زیست شیمیایی به اکسیژن
chemical oxygen demand U نیاز شیمیایی اکسیژن
Other Matches
oxide U ماده شیمیایی از اکسیژن
oxides U ماده شیمیایی از اکسیژن
oxygen convertor U مبدل اکسیژن مایع به اکسیژن گازی در سیستمهای تنفسی
oxygenize U با اکسیژن ترکیب کردن اکسیژن زدن
maximal oxygen consumption per minute U حداکثر اکسیژن مصرفی دردقیقه بیشینه اکسیژن مصرفی در دقیقه
deoxygenate U اکسیژن گیری کردن از فاقد اکسیژن کردن
chemical survey U بررسی منطقه از نظر شیمیایی تجسس از نظر وجود عوامل شیمیایی
maximal oxygen uptake U حداکثر اکسیژن مصرفی بیشینه اکسیژن مصرفی حداکثر توان هوازی
maximal oxygen consumption U حداکثر اکسیژن مصرفی بیشینه اکسیژن مصرفی حداکثر توان هوازی
maximal aerobic power U بیشینه اکسیژن مصرفی حداکثر اکسیژن مصرفی حداکثر توان توازی
LUT U مجموعه نتایج ذخیره شده که به سرعت قابل دستیابی هستند توسط برنامه بدون نیاز به محاسبه هر نتیجه در صورت نیاز
cleanest U کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود
cleans U کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود
clean U کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود
cleaned U کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود
discretionary U آنچه در صورت نیاز لازم و در صورت عدم نیاز زیادی باشد
v , series U سری عوامل شیمیایی بی بو وبی رنگ عصبی سری عوامل شیمیایی عصبی
oxygen carrier U اکسیژن بر
oxybiont U اکسیژن زی
empyreal air U اکسیژن
oxygen U اکسیژن
liquid exygen U اکسیژن مایع
oxygenation U اکسیژن زنی
oxygenization U اکسیژن دهی
lox U اکسیژن مایع
oxygenize U با اکسیژن امیختن
oxidation U ترکیب با اکسیژن
liquid oxygen U اکسیژن مایع
deoxygenation U اکسیژن زدایی
deoxidation U اکسیژن گیری
oxyacetylene welding U جوش اکسیژن
deoxidize U بی اکسیژن کردن
oxygen cylinder U مخزن اکسیژن
oxygen cylinder U سیلندر اکسیژن
oxygen debt U بدهی اکسیژن
oxygen debt U وام اکسیژن
oxidization U ترکیب با اکسیژن
oxygen deficit U کمبود اکسیژن
oxygen deficit U کسر اکسیژن
oxygen extraction U جذب اکسیژن
oxygenation U ترکیب با اکسیژن
oxygenation U امیزش با اکسیژن
oxygen U گاز اکسیژن
deoxidate U بی اکسیژن کردن
atmospheric oxygen U اکسیژن هوا
oxygenating U اکسیژن امیختن
oxygenating U اکسیژن زدن
anoxia U کمبود اکسیژن
steno oxibiant U اکسیژن کم تاب
oxygen ration U نسبت اکسیژن
oxygenates U اکسیژن زدن
oxygenated U اکسیژن امیختن
oxygenate U اکسیژن زدن
oxygenate U اکسیژن امیختن
acidic oxide U اکسیژن اسیدی
acidity coefficient U نسبت اکسیژن
oxygenated U اکسیژن زدن
oxygen U اکسیژن دار
oxygenates U اکسیژن امیختن
maxvo U بیشینه اکسیژن مصرفی
hypoxia U کاهش اکسیژن بافت
maxvo U حداکثر اکسیژن مصرفی
eudiometry U سنجش اکسیژن هوا
aqualungs U دستگاه تنفس اکسیژن
aqualung U دستگاه تنفس اکسیژن
acetylene oxygen flame U شعله استیلن اکسیژن
hypoxemia U کاهش اکسیژن بافت
oxygen acid U اسید اکسیژن دار
oxyacid U اسید اکسیژن دار
rebreather U سیستم اکسیژن مداربسته
oxyhydrogen U اکسیژن امیخته به ایدروژن
oxidised U با اکسیژن ترکیب کردن
oxidises U با اکسیژن ترکیب کردن
volcanize U جوش اکسیژن زدن
oxidising U با اکسیژن ترکیب کردن
oxidize U با اکسیژن ترکیب کردن
oxidizes U با اکسیژن ترکیب کردن
oxidizing U با اکسیژن ترکیب کردن
deoxidize U از صورت ترکیبی با اکسیژن دراوردن
hypoxia U کمبود اکسیژن در بافتهای بدن
oxidation U عمل ترکیب اکسیژن با جسم دیگری
tetroxide U ترکیب دارای چهار اتم اکسیژن
acyl oxygen fission U گسسته شدن پیوند اسیل-اکسیژن
monoxide U اکسیدی که اکسیژن وفلز ان برابر باشد
nitrous acid U اسیدی که کمتراز تیزاب اکسیژن دارد
The room is stuffy. U هوای اتاق سنگین است (کمبود اکسیژن)
protoxide U ترکیبی که حداقل ذرات اکسیژن دران باشد
vulcanization U حرارت زیاد جوش اکسیژن لاستیک وفلزات
oxyhydrogen blowpipe U بوری زرگری که دران اکسیژن و ایدروژن با هم امیخته میشوند
continuous flow oxygen system U سیستم اکسیژنی که در ان جریان اکسیژن به صورت پیوسته میباشد
ozone U نوعی اکسیژن ابی کمرنگ گازی و تغییر گرای
isatin U رنگ قرمزی که از ترکیب نیل با اکسیژن بدست می اید
oxygen bottle U محفظهای برای نگهداری اکسیژن گازی تحت فشار زیاد
chemical sense U حس شیمیایی
chemical biological and radiological U شیمیایی
chemic U شیمیایی
chemical U شیمیایی
chemicals U شیمیایی
demand oxygen system U سیستم اکسیژنی که در ان جریان اکسیژن به صورت تناوبی و همزمان با تنفس شخص باشد
chemical consolidation U تزریق شیمیایی
chemical element U عنصر شیمیایی
chemical deposits U نهشتهای شیمیایی
chemical defense U پدافند شیمیایی
chemical injection U تزریق شیمیایی
chemical compound U ترکیب شیمیایی
chemical grouting U تزریق شیمیایی
chemical equilibrium U تعادل شیمیایی
chemical equivalent U هم ارز شیمیایی
chemical reaction U واکنش شیمیایی
chemical properties U خواص شیمیایی
chemical pollution U الودگی شیمیایی
chemical physics U فیزیک شیمیایی
chemical operations U عملیات شیمیایی
chemical energy U انرژی شیمیایی
chemical kinetics U سینتیک شیمیایی
chemical industries U صنایع شیمیایی
chemical herbicide U علف کش شیمیایی
chemical fuel U سوخت شیمیایی
chemical exchange U تبادل شیمیایی
chemical combination U ترکیب شیمیایی
compounds U ترکیب شیمیایی
man-made fiber U الیاف شیمیایی
compounded U ترکیب شیمیایی
organic compound U مواد شیمیایی
precipitate U رسوب شیمیایی
precipitated U رسوب شیمیایی
precipitates U رسوب شیمیایی
precipitating U رسوب شیمیایی
compound U ترکیب شیمیایی
chemical munition U سلاح شیمیایی
chemical bond U پیوند شیمیایی
chemical analysis U تجزیه شیمیایی
chemical analyse U تجزیه شیمیایی
decomposition U هوازدگی شیمیایی
chemical ammunition U مهمات شیمیایی
chemical agent U ماده شیمیایی
chemical agent U عامل شیمیایی
quasichemical U شبه شیمیایی
biochemical U زیستی- شیمیایی
cloud attack U تک با ابر شیمیایی
galvanic cell U پیل شیمیایی
fertilisers U کود شیمیایی
fertilizer U کود شیمیایی
fertilizers U کود شیمیایی
chemiluminescence U نورتابی شیمیایی
chemism U خاصیت شیمیایی
chemisorption U جذب شیمیایی
chemoreceptor U گیرنده شیمیایی
narcosis U خواب شیمیایی
electrochemical U برقی- شیمیایی
chemotropism U گرایش شیمیایی
homolysis U تجزیه شیمیایی
chemical weathering U هوازدگی شیمیایی
chemical reactor U واکنشگاه شیمیایی
proportioner U مخلوط کن شیمیایی
chemical shift U جابجایی شیمیایی
mulches U ماده شیمیایی
chemical security U تامین شیمیایی
chemical species U گونههای شیمیایی
chemical research U پژوهش شیمیایی
chemical survey U تجسس شیمیایی
mulch U ماده شیمیایی
anoxia U فقدان اکسیژن در سلولهای خونی و بافتی که اغلب منجربه زیانهای جبران ناپذیری میشود
ageing U ثابت شدن رنگ در اثر گذشت زمان و تحت تاثیر اکسیژن موجود در هوا
thermolysis U تجزیه شیمیایی در اثرحرارت
toxic agent U عامل شیمیایی سمی
urinalysis U تجزیه شیمیایی ادرار
smoke agent U عامل شیمیایی دودانگیز
nerve agent U عامل شیمیایی عصبی
vesicant agent U عامل شیمیایی تاول زا
chemical U ماده شیمیایی دارویی
immunochemistry U علم ایمنی شیمیایی
acid equivalent U معادل شیمیایی اسید
chemical feedstock U مواد اولیه شیمیایی
chemicals U ماده شیمیایی دارویی
biochemical catalyst U کاتالیزور زیست شیمیایی
chemical affinity U میل ترکیبی شیمیایی
nuclear biological chemical U شیمیایی میکربی هستهای
chemical weapon U جنگ افزار شیمیایی
photochemical smog U دود مه نور شیمیایی
photochemical smog U دود مه فتو شیمیایی
chemical bonding U تشکیل پیوند شیمیایی
petrolum chemicals U مواد شیمیایی نفتی
cloud attack U تک شیمیایی با مواد سمی
chemical alarm U اعلام خطر شیمیایی
chemosynthesis U سنتز باکتری شیمیایی
petrochemicals U مواد شیمیایی نفتی
chemical shift equivalent protons U پروتونهای با جابجایی شیمیایی برابر
galvanic battery U دستگاه تولیدالکتریک با عمل شیمیایی
chemical security U حفافت برعلیه مواد شیمیایی
neutralizing U بطور شیمیایی خنثی کردن
neutralizes U بطور شیمیایی خنثی کردن
neutralize U بطور شیمیایی خنثی کردن
neutralising U بطور شیمیایی خنثی کردن
neutralises U بطور شیمیایی خنثی کردن
corrosion U زنگ خوردگی فرسایش شیمیایی
absorption compound U ترکیب شیمیایی جذب کننده
agent U نماینده عامل شیمیایی خرج
goechemical U وابسته به تغییرات شیمیایی زمین
actinolagy U معرفت بخواص شیمیایی نور
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com